سواد آینه

پیوندها

جسارت

پنجشنبه, ۷ مهر ۱۳۸۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

جسارت

این جشنها برای من آقا نمی شود

شب با چراغ عاریه فردا نمی شود

 

خورشیدی و نگاه مرا میکنی سفبد

میخواستم ببینمت اما نمی شود

 

شمشیرتان کجاست ؟ بزن گردن مرا

وقتی که کور شد گرهی وا نمی شود

 

یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را

عرضه مکن که هیچ تقاضا نمی شود

 

اینجا همه منند، منِ بی خیالِ تو

اینجا کسی برای شما ما نمی شود

 

آقا جسارت است ولی زودتر بیا

این کارها به صبر و مدارا نمی شود

 

تاچند فرسخی خودم ایستاده ام

تامرز یأ س ،تا به عدم، تانمی شود

 

می پرسم از خودم غزلی گفته ای ولی

با این همه ردیف ، چرا با نمی شود؟!

یا علی


  • رضا جعفری

نظرات  (۳)

  • توسط:سید میلاد میرجلالی
  • سلام آقای جعفری عزیز این شعرتون رو خیلی خیلی دوست دارم.در جواب آقا محمود:با این همه ردیف چرا با نمی شود یعنی ردیف شعر نمی شود است و چرا باید شعر با یک ردیف ناامید سروده شود.
  • توسط:محمود
  • عالی بود فقط یه سوال با این همه ردیف چرا با نمی شود . یعنی چی؟
    سلام - ما کی باشیم که بخوایم نظری بدیم - این یه بهونه واسه حال بردن ماست(مثل نماز) من فقط دارم لذت می برم ما رو از دعاهاتون بی نصیب نذارید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی