شریعه غزل :: سواد آینه

شریعه غزل

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام. از دیر به روز کردن سواد آینه عذر میخواهم . چند روزی زیارت حضرت رضا علیه السلام مشرف شده بودم .ودعا گوی دوستان.تقریبا از شعر قبلی رنگ و روی سوادم همین شده که میبینید و این را مدیون دوست عزیزم آقا مهدی نور صالحی هستم . البته این پروژه تقریبا یکسالی هست که در دست اقدام است و بحمدلله فعلا به اینجا رسیدهاست و باز هم البته مثل ساخت و سازهای حرم مطهر رضوی همچنان ادمه دارد وخدا میداند کی کلنگ آخرش زده میشود.

......واین غزل زبان حال حضرت عباس به حضرت سیدالشهدا علیهما السلام است.

داری به یک فرات بدل میکنی مرا

مضمون صد شریعه غزل میکنی مرا

من عمق بی کسی تو را درک میکنم

وقتی شبیه مشک بغل میکنی مرا

پیش تو هیچ مشکلی آنقدر سخت نیست

در ظرف چند ثانیه حل میکنی مرا

اینقدر در مدار خودت دور من مگرد

داری در این مدار ، زحل میکنی مرا

اظهار ضعف میکنی و خاک بر سرم

داری خدای عز و جل میکنی مرا

صبح است ساقیا و تو آیا به یک نگاه

مهمان دو پیاله عسل میکنی مرا؟

یاعلی

۰ ۰
۸۵/۰۲/۱۱

رضا جعفری

۲۹ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۱:۳۰

توسط:مجتبی کرباسچی

ای که داری تاج عز و سروری بین این سرها درآوردی سریعطر تو چون بوی ریحان چون شوید ای که سبزی چون تره ای جعفریمی هی بر باد عمر خویش را در مصاف خیل بی پا و سریصوفی و درویش و زندیق و جهود می نکن جنگ و جدل با هر خریلیک شو تو همنشین با عده ای در وجاهت برتر از حور پریصحبت محمودی و کوشا طلب شو قرین با چون من چون اکبریترک کن آن مدرس رنج وعذاب دور شو از آن طرف رو این وریبر سرای حوزه ما پاگذار تا بیابی درس و بحث بهتریحکمت آموزیم و فقه و معرفت باز بگشا از دژ حکمت دریاین که گفتم بهر طیب خاطر است لیک ناشاید که گیری سرسیشمع جمع دوستان هم سخن می فروزد محفل روشن تری

۲۰ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۶:۵۲

توسط:کیمیا

سلامآقا رضا خوبین ؟؟؟نظرتون رو نمایش دادم دیدینش چون نظر خودتون هم پاش خورده بود خیلی ها راه حل خواسته بودن می شه دوباره نوشتا !!!بیت آخر بیت آخر ...به روزم یا علی

۲۰ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۰:۴۴

توسط:خواب زده

بسم رب المهدی عج سلام زیارت قبول !.آنچنان غرقم در شعر که هیچ حرفی نمی ماند برای گفتن ............هیچ ....موفق باشید و التماس دعا

۱۹ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۷:۴۹

توسط:نگین

باید ای دل! اندکی بهتر شویم. یا نه اصلا آدمی دیگر شویم از همین امروز هنگام نماز با خدا قدری صمیمی تر شویم.××××××سلام خدمت شما.در مورد پست قبلیم باید عرض کنم خودم خیلی دوست داشتم یه شخصیت ایرانی رو تو مطلبم بیارم اما وقتی به این داستان بر خوردم نتونستم ازش بگذرم.بنظرم آموزنده بود هر چند که بهتر بود...به روزم و منتظر حضورتون.

۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۲۱:۰۷

توسط:فریاد خاموش

سلامزیارت قبول1. هر که با خداست بی کس نیست کس به این بزرگی.2. نعوذ بالله خداوند به جدش فرمود تا مرا داری غم مخور اظهارضعف از پسر فاطمه.3. تو سوره یوسف خدا می فرماید چون یوسف یک آن به غیر من دست به دامن شد من چند سال بیشتر در زندان گذاشتمش.(توکل به خدا یادش رفت) بعد حافظ قرآن یادش بره اینو به عباس ...4. این عشق بازی یا دوستی میان دو برادر خیلی قشنگه تو بیت آخر. ولی آیا چشای امام عسلی بود؟5. گیرای منو ببخش ولی خودت یه جا گفتی سطحی نگر نباشیم نه؟ پس ...6. خوشحال شدم با شما آشنا شدم شاد و موفق باشیددر پناه حق .التماس دعایا حق

۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۲۱:۰۶

توسط:علی

سلام ش!جایت جلسه انجمن شعر نوآیینی خالی بودو جای طنین غزل های اتکاش بودی...یارب... .

۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۴:۲۷

توسط:علیرضا

با سلام از اینکه به ما سرزدین خیلی ممنونم!از جواب سوال هم متشکرم.ای کاش نسبت به مطالب در وبلاگ ما هم نظری میدادید...با منتظر شما هستم .....یا حق

۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۳۶

توسط:نرگس

سلام خدمت برادرم محترممامیدوارم هر جا که هستید زیر سایهابالفضل العباس سربلند و موفق باشیدمن با وبلگه شما از طریق وبلاگ کیمیا آشنا شدمدر مورده نظری که برای وبلاگه کیمیا گذاشتیدممنونمراست میگیدحقیقت تلخهمتاسفانه عده ای افراط میکننو عده ای تفریط....امیدوارمهمه خودشونو بشناسنو تلاش کنن خدای خودشونو بشناسن.... بیا بیا ای موعود همهءاعصار و قرونبیا و فهذا علی مولاه را تفسیر کنبرای آنان که غدیر را در بخ بخ یا علی خلاصه کرده اندبرای آنانکه جغدوارناله ی رهایی از قیومت ولایت سر می دهندبیا تا کربلا در مظلومیت خود به دور غریبی حسین چرخ نزندو قافلهء زینب بی قافله سالار سفر نکندبیا و با و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا ستمدیدگان جهان را بر اریکهء قدرت بنشانبیا که سریر عدالت در انتظار قدومت بی تاب و نشان است مولا جانم!!!همیشه منتظرت هستمهمیشه منتظرت هستم,بی آنکه در رکود نشستن باشمهمیشه منتظرت هستم,چنانکه من همیشه در راهمهمیشه در حرکت هستم,همیشه در مقابل تومث ماه,مث خورشید,مث ستارههمیشه هستی و میدرخشی از بدر و میرسی از کعبهو کوچه همان تهران است,که بار اول میآییوذولفقار را باز میکنی و ظلم را میبندیهمیشه منتظرت هستم,ای عدل وعده داده شدهاین کوچه,این خیابان,این تاریخ,خطی از انتظار تو را داردو خسته است.خستهتو ناظری,تو حاضری.تو میدانیظهور کن,ظهور کن...که منتظرت هستمظهور کن که منتظرت هستممولا جانم!!!میدانی!!!میدانی!!!تمام حروف من از توستنقطه اشخم میمشگودی کمرشاستقامتش هنگام سقوطغروبش هنگامی که به آخر می رسدمیدانی!!!تمام نگاه من از توستدر پی توستلابلای این مردمبین خیابان های خسته ی شهرپشت مربع بسته ی پنجره هادنبال تو میگردممیدانی!!!هر غروب.چشمهایم تو را گریه میکنند و نیامدنت را بهانه میگیرندمیدانی!!!تمام شعر من از توستدرباره ی توست,برای توستمن خود نیز فدای تومیدانی!؟میدانی!؟میدانی!؟میدانم که میدانی...موفق باشید

۱۸ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۷:۳۳

توسط:فقیرترین

از همون روزی که قبر مادر ما گم شده/دل بچه سیدا راهی شهر قم شده...خدمت رسیدیم برای وفات حضرت معصومه(س) و عرض ادب.یاحق

۱۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۱:۴۲

عاقبت عشق تو ما را بر سر دار کشیدنقشه ای بود که بهر دل ما یار کشیدناز کم کن گل نازم که خریدار توامگرچه ناز تو دو صد یوسف بازار کشید××××سلام.به روزم و منتظر حضورتون.

۱۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۹:۱۰

توسط:به نام لیلی

سلامسواد آینهرفتی و پیشتر که آمدمدوست داشتم از رفتن بگویم اماسکوت مرا بردبه خلوت ...یا لیلیدیگر اگرنوشته ای باشد اینجا نمی نویسماما دعوتت می کنمو دوستانت را و ...درب خانه ی آوارگی مجنون همیشه باز استبیابان دربی برای بستن نداردیا لیلی

۱۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۵:۴۰

توسط:حمزه

در برابر بزرگان اظهار نظر بی ادبی است. فقط می خواستم تشکر کنم. ان شاالله خود آقا در شب اول قبر از ما دستگیری کنند.

۱۵ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۴:۳۲

توسط:روح تشنه

..........زیارت قبول.................هیچ دانی از چه روگه گاه آید زلزله / چون زمین هم می کند با نام زینب هروله هیچ دانی از چه روگه گاه طوفان می شود / صحنه جنگیدن عباس اکران می شود ...........یا حق ..............

۱۵ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۰:۲۸

توسط:آشنا

سلام حال شما خوبه شعرتون مثل همیشه قشنگه بود برا ما هم دعا کنید موفق باشین انشالله یا علی........

۱۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۱:۴۴

توسط:قاسم

سلام.خوبی مشهدی رضاجای ما خالیالبته من اینجا در خدمت پسر امام رضا (ع)هستم(شاهزاده حسین)خوب بودالتماس دعا یا علی

۱۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۹:۴۴

زبان خامه ندارد سر بیان فراقوگرنه شرح دهم با تو داستان فراقرفیق خیل خیالم و همنشین شکیبقرین آتش هجران وهم قران فراق××××××سلام.به روزم و منتظر حضورتون.

۱۴ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۰۳

توسط:زهرا علوی

بسم الله زیارت قبول ..........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................توی این نقطه چین ها حرفهای غیر قابل نوشتن و گفتن را میگویند !بلیط ماندن است روی دست های مندر این همه مسافر حرم نبود جای من ؟رفیق عازم سفر فقط "سلام" راببر سفارش مریض حضرت امام را ببر"سلام نسخه"را ببر ببین دوا نمیدهد ؟از او بژرس این مریض را شفا نمیدهد ؟چقدر تا تو با قطار ها سفر کند دلش؟چقدر بگذرند زائرانت از مقابلش؟چقدر بادهای دوری ات مچاله اش کنند ؟و دوستان به روزهای خوش حواله اش کننند؟مرا طلای گنبد تو بی قرار میکندکسی مرا به دوش ابرها سوار میکند خیال میکند که دیدن تو قسمتش شدههمین کسی که دارد از خودش فرار میکندکسی که بیست سال آزگار مشهدی نشدو هر چه شکوه میکند به روزگار میکندبه بادها ی آشنای شرق بوسه میدهدبه آتش ارادت تو افتخار میکندبه این امید ضامن رئوف !! تا ببیندتهی آهوان بچه دار را شکار میکند......قطارهای عازم شمال شرق می رونددقیقه های بی تو مثل باد و برق می روندکسی بلیط رفتنی به دست من نمیدهدبه آرزوی یک جوان خام تن نمیدهد هی حرف میزنم همه ی جمله سکوت ........................................................

۱۳ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۳:۵۷

توسط:مهدی کرمی

با سلام از اینکه وبلاگ شما رو دیدم خیلی خوشحال شدم !به ما منت بذارید و سری هم به وبلاگ ما بزنید:مهدی کرمی یا علی

۱۳ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۳:۰۶

با سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید.راستی چرا سواد ایینه را برای وبلاگتان انتخاب کردید؟؟منتظر جوابتان هستم.سری هم به وبلاگ من بزنید:علیرضا یا حق

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۲۲:۴۶

سلام...ش!زیارت قبول...آقا خوب زود زود بعضی ها رو می طلبه ها...چی به آقا می گی؟ به ما خب یاد بده عزیز دل برادر...این هم از آن غزل ها بودها! خوشمان آمد...قافیه ی سختی اختیار کردی بودی رفیق...اما خوب از عهده اش بر آمدی...یارب... .

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۶:۵۱

توسط:شیرین

سلام دوست خوبم ..ممنونم که همیشه به یاد من هستید زیارت قبول و خوش به حالتون ...منم آپ کردم تشریف بیارید مثل همیشه منتظرتون هستم

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۲:۳۰

زیارت قبول حاج آقا رضا.برادر خوب میگفتی دارید میرید ما هم التماس دعا میگفتیم دیگه!!این غزل هم واقعا خیلی روان بود و خیلی با احساس.ولی نمیدونم با این که چند بار خوندمش ولی تناسب معنائی مصرعهای بیت ماقبل آخر رو متوجه نمیشم.ممنون میشم یه توضیحکی بدید.ولی بقیه ابیات واقعا زیبا بود و زبان خیلی شیوائی داشت.خدا قوت.بازم زیارت قبول."مبر از یاد رضا(ع)جان تو به محشر,روزی......آستان تو سگی داشت به قلاده عشق"یاحق

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۱:۳۸

توسط:حامد

اول سلام. زیارت قبول باشه. بروبچه های این وبلاگ رو که فراموش نکردید انشالله؟. زیبا بود و خوندنی.اما بیت دوم یه چیز دیگه ست. اشکال تایپی زحل رو هم فراموش نکنید. فعلاَ

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۰:۴۵

توسط:شایسته

سلام. این غزل به نظرم از همه ی کارهاتون زیبا تر بود به دلم خیلی نشست البته فقط منظور بیت یکی مانده به اخر و نفهمیدم. اما اون بحث زبان که همیشه می گفتم اینجا حل شده و خیلی روان شده. برای همین می گم که از همه ی کارهای قبلی بیشتر به دلم نشست . موفق باشید . اگر باز هم رفتید زیارت .التماس دعا

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۶:۲۷

ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیستگر امید وصل باشد، همچنان دشوار نیستنوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زردقصه دل مینویسد حاجت گفتار نیست×××سلام.به روزم و منتظر

۱۲ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۱:۵۶

توسط:حقیر

سلام زیارتتان قبول ، دلم خیلی گرفته برام خیلی دعا کنید .خیلی دوست دارم بعضی حرفها که مدتهاست تو دلمه براتون بگم ولی نمی دونم چرا نمی تونم ؟ دعا کنید آقا مارو هم بطلبهموفق و شاد باشین

۱۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۸:۴۰

سلام خدمت شما.زیارتتون هم قبول.ان شااله.ممنون که لطف کردینو سر زدین.بابت اون پیشنهادم واقعا عالی و به جا بود.ولی ترکیب کردن اون دو مقوله باهم سلیقه میخواد و علم بیشتر که من ندارم:)شایدم دارمو وقتشو ندارم.در ضمن به روزم و مثل همیشه خوشحال میشم تشریف بیارین.از این ابیات ناب و قشنگ هم هر چی بگم کم گفتم.زیبا بود.موفق باشید.

۱۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۷:۵۴

سلامبی خبر می ری زیارت !!!!نمی گی دل من هزارتا راه می ره !!!!بابا ایوالله ...دل به هر پاکدلی بستم رفت ...تازشم ... ( نمی گم ) ... منم ... ( بازم نمی گم )حالا حرفای جدی :تموم ابیات این غزل یه طرف اون بیت آخر یه طرف به جون خودم اگه این دها یا خواسته و یا آرزو بر آورده بشه ها ... !!!از بزرگترین آرزوهای من همینه شایدم بزرگترین×××زیبا بود جدا ما هم به روزیما التماس دعا یا علی

۱۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۶:۴۹

توسط:سحر

آقای جعفری سلام.زیارت قبول. ان شاءالله در حرم مطهر رضوی(ع) ما رو هم مشمول دعای خیرتون کرده باشید.باز هم اشعار بسیار زیبا و معنوی شما رو خوندم و لذت بردم.امیدوارم همیشه توفیقات الهی شامل حالتون باشه.آقای جعفری برای این حقیر خیلی دعا بفرمایید که سخت محتاج دعای خیر دوستان هستم.موفق باشید.

۱۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۶:۰۴

توسط:درنا

سلام زیارت قبول / ممنون که خبر دادین / منم به روزم / خوشحال میشم سر بزنین/ التماس دعا

۱۱ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۶:۰۳

توسط:درنای مهاجر

سلام خیلی خوشگل بود / خوش به حالتون که می تونین این همه قشنگ بنویسین / زیارتتون هم قبول باشه / ما رو هم دعا کنین / ما هم به روزیم / خوشحال میشیم تشریف بیارین

سواد آینه

سواد آینه

شریعه غزل

نظرات (۳۸)

ارسال نظر