برای خانم
سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۸۵، ۰۷:۵۴ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام می کنم و میخورد به دیواری
که بی خیال گذشت از مقابلم ، آری
سکوت می وزد و می گزند آه مرا
رتیل فاسقی و عنکبوت معماری
نشد تمامیت خوشه ام شراب شود
کشید پنجه به تاکم شغال مکاری
دو گوشواره و یک مشت خاک خوشبو را
گره زدم به پر روسری گلداری ...
که باد آمد و بردش به زادگاهش : عرش
قدیمتر ، به قلم ، لوح و هر چه بشماری
و آب از آب تکان هم نخورد باز امروز
سلام می کنم و میخورد به دیواری ...
یاعلی
- ۸۵/۰۸/۰۹
سلام خیلی حال کردم وقتی داشتم میخوندمش داد میزدم.هو یاعلی